«نکاح» یکی از مزارع قدیمی اطراف مشهد بوده که امروز به بخشی از این کلانشهر تبدیل شده است. شهرت مزرعه نکاح در میان مردم مشهد بیشتر بهدلیل آبوهوای دلچسب و باغهای مصفای میوه آن بود؛ بهطوریکه این باغات یکی از تفرجگاههای مهم مشهدیها به حساب میآمد، اما در دهههای اخیر و با گسترش زیرساختهای شهری، نکاح نیز چهرهای دگرگون پیدا کرد و بهتدریج اصالت و تاریخ آن در هیاهوی زندگی شهری رنگ باخت، تا جایی که حتی نام آن هم برای برخی شهروندان نچسب و نپذیرفتنی به نظر رسید و با درخواست تعدادی از آنها که ساکن این منطقه بسیار قدیمی هستند، نام راسته قدیمی نکاح (در حدود مکان سابق این مزرعه) به «رئوف» تغییر داده شد.
نکاح بهعنوان منطقهای اصیل، با پیشینهای بسیار طولانی، رد و نشانی گسترده در اسناد و متون تاریخی شهر مشهد، بهویژه در قسمت موقوفهها دارد. با توجه به اینکه تاکنون نگاه به سرگذشت تاریخی نکاح بیشتر جنبه بررسی پیشینه سده اخیر آن و بهخصوص بررسی سرگذشت هفتاد سال اخیر را داشته، در این نوشتار که محتوای آن متکی به اسناد و منابع تاریخی است،
قصد دارم گزارشی دقیقتر از پیشینه این مزرعه فراموششده را در اختیار علاقهمندان به تاریخ مشهد بگذارم. به امید آنکه مورد توجه و پسند قرار گیرد و در احیای هویت تاریخی مشهد برای نسل امروز نقش مؤثری ایفا کند.
درباره مکان و موقعیت جغرافیایی مزرعه نکاح تردیدهای کمی داریم. قدیمیترین سند دردسترس این منطقه، وقفنامه میرزاابراهیم رضوی (درگذشته به سال ۱۰۴۲ قمری و بانی موقوفات عظیم سادات رضوی در مشهد) است که در سال ۱۰۳۸ قمری (۱۰۰۷ خورشیدی) و واپسینماههای زندگانی شاهعباس یکم صفوی تنظیم شده است.
در متن این سند که میرزامحمدباقر رضوی آن را در متن کتاب «شجره طیبه» آورده و به تفصیل درباره فراز و فرودهای وضعیت موقوفه پس از فوت واقف سخن گفته، موقعیت جغرافیایی مزرعه نکاح چنین ذکر شده است: «مزرعه نکاح در بلوک مشهدمقدس محدود غربا به طول بابا و سرده و شمالا به مزرعه خایقان و شرقا به مزرعه سمزقند و جنوبا به مزرعه علیآباد.»
از مزرعه نکاح در برخی متون وقفی مانند وقفنامه «آمنهخانم بنت میرزامحمد شهیر به جواهری» که در اواخر دوره قاجار به رشته تحریر درآمده است نیز با عنوان «صحرای نکاح» یاد شده است. با این حال، شواهدی داریم که دستکم در دوره صفویه نام نکاح به یکی از باغهای داخل محدوده قدیم شهر مشهد نیز اطلاق میشد که از آن در وقفنامه میرزاابراهیم رضوی با عنوان «باغ نکاح درون شهر» یاد شده است.
اینکه باغ نکاح درون شهر کجای مشهد قرار داشت، معلوم نیست، اما با توجه به وضعیت محله بالاخیابان و باغهای متعدد آن و نیز قرارداشتن این محله در غرب مشهد (که تقریبا هممسیر با راه منتهی به مزرعه نکاح بود) میتوان حدس زد که احتمالا محل «باغ نکاح داخل شهر» جایی در محله بالاخیابان مشهد یا حوالی این محله بوده است.
احمد ماهوان در کتاب «تاریخ مشهدالرضا» مینویسد که این محدوده در سال ۱۳۲۵ خورشیدی به بخشی از بافت مسکونی شهری تبدیل شد. ما از سند آقای ماهوان برای تأیید یا رد این ادعا اطلاعی نداریم، اما به نظر میرسد با توجه به موقعیت مزرعه نکاح، پیوستن آن به شهر مشهد دستکم یکیدو دهه بعد اتفاق افتاده باشد. زیرا معمران این محله که سنی حدود هشتاد تا نود سال دارند، دوران برقراری قلعه مزرعه نکاح را به یاد میآورند و حیات آن را دستکم تا نیمقرن پیش میدانند.
نکته دیگری که میتواند به ما در یافتن موقعیت دقیق مزرعه نکاح کمک کند، مسجد ابوالفضلی این منطقه است که طبق مستندات و ادعای هیئتامنای آن، در سال ۱۲۹۰ خورشیدی، یعنی حدود ۱۱۳ سال پیش ساخته شده است؛ هرچند که به نظر میرسد با توجه به قدمت طولانی مزرعه که میشود آن را تا دوره صفویه فرض کرد، زمان ساخت مسجد بسیار قدیمیتر از ۱۲۹۰ خورشیدی باشد و احتمالا در این تاریخ آن را بازسازی کردهاند.
امروز مسجد ابوالفضلی در خیابان نکاح ۷ (رئوف ۷) قرار دارد و طبق آنچه معمران منطقه ادعا میکنند، مکان آن ضمن بازسازیها، اندکی جابهجا شده است. طبق گزارش این افراد که باید درباره آن مستندات قابلتأییدی یافت، ورودی قلعه مزرعه قدیمی نکاح که محل سکونت کشاورزان این مزرعه بود، در کنار مسجد قدیمی قرار داشته است. همچنین قلعه نکاح دارای دیواری گلی و قطور بوده که شامل دوازده برج دیدبانی میشده است.
این الگوی معماری با توجه به هجوم غزها، مغولان، ازبکان و ترکمانها در ادوار مختلف تاریخی مشهد و طی هفتصد سال گذشته، چندان دور از انتظار نیست. دیگرقلعههای نزدیک به نکاح، مانند قلعه «آبکوه» نیز چنین وضعیتی داشتند و حتی داخل این قلعهها زیرساختهایی فراهم شده بود تا مردم بتوانند برای مدتی نسبتاطولانی در این محل دوام بیاورند.
در کتابچه «میانولایت» که در دوره ناصرالدینشاه قاجار نوشته و در آن نام و مشخصات مزارع و حوزههای جمعیتی اطراف مشهد ثبت شده نیز درباره مزرعه یا قریه نکاح چنین آمده است: «مزرعه نکاح در اطراف شهر مشهد قدیمالنسق است. ۱۰ خانوار از ترک و کرد و تاجیک رعیت دارد. زراعت این مزرعه از قنات مشروب میشود. هوایش معتدل است. نوکر دیوان ندارد.»
جمعیت نکاح در دوره ناصری جمعیتی محدود و متشکل از بافت نژادی کاملا متنوعی بود. این افراد زارعانی بودند که به خدمت مالکان زمین درمیآمدند و درعوض کار روی اراضی، فرصت داشتن سرپناه در قلعه مزرعه و نیز دریافت مواجب و آذوقه لازم برای خود و خانوادهشان را پیدا میکردند. به همین دلیل نباید این تنوع نژادی را برخاسته از نوعی تفاهم و همزیستی بدانیم. زیرا در تعیین افرادی که باید ساکن قلعه میشدند، متولیان موقوفه یا مالکان اراضی نقش اساسی داشتند و هم آنها به حضور و سکونت افراد در قلعه خاتمه میدادند.
درباره نام و عنوان ساکنان و مالکان نخستین و حتی قدیمی مزرعه نیز اطلاعات گستردهای نداریم. بهجز نام میرزاابراهیم رضوی که درباره موقوفه بزرگ وی سخن گفتیم و طبق گزارش مهدی سیدی در «جغرافیای تاریخی شهر مشهد» وسعتی بیش از هفتاد هکتار از اراضی نکاح را شامل میشد، باید دوباره به نام «آمنهخانم بنت میرزامحمد شهیر به جواهری» اشاره کنیم که گویا بوستان و قرائتخانه «جواهری» (واقع در انتهای خیابان شهیدکریمی ۱۵ که بخشی از مزرعه نکاح قدیم نیز محسوب میشود) به اسم پدر وی نامگذاری شده است.
علاوه بر این دو نام، باید از «کربلاییسیدجعفر حجار» نام ببریم که طبق سند ۲۰۴۲۲۸ موجود در مرکز اسناد آستانقدس رضوی، طی دوره قاجار صاحب باغی در مزرعه نکاح بوده است. مطابق سند ۲۰۵۷۵۷ این مجموعه (تنظیمشده در سال ۱۲۷۶ قمری (۱۲۳۸ خورشیدی)، یکی دیگر از مالکان قدیمی مزرعه نکاح که در این مکان باغی داشته، میرزامحمدحسین رضوی بودهاست.
رد پای حضور سادات رضوی در مزرعه نکاح فقط مربوط به سدههای پیشین نیست. در سال ۱۳۴۳ خورشیدی مرحوم عبدالله رضوی (۱۳۶۶–۱۲۷۵ خورشیدی)، فرزند میرزای ناظر، بخشی از اراضی مزرعه نکاح را وقف امور شخصی و معنوی مورد علاقه خود کرد که امروزه تبعات خیر فراوانی دارد.
اراضی مزرعه نکاح یکی از اراضی حاصلخیز اطراف شهر مشهد بود. این ویژگی اولا به خاک مناسب و ثانیا به آب فراوانی مربوط میشد که در قالب رشتهقنات، زمینهای مزرعه را مشروب میکرد. حجم آب خروجی قنات نکاح چنان زیاد بود که تغییر در اندازه آن باعث تغییر فعالیت در طاحونههای (آسیابهای) منطقه بالاخیابان و بیرون از دروازه آن میشد. به همین دلیل، هر اقدامی برای استفاده خارج از حق مالکان مزرعه برای تأمین آب مورد نیازشان با واکنشهای جدی و گاه شدید در پاییندست روبهرو میشد. در این زمینه، سه سند قابلاعتنا در مجموعه اسناد آستانقدس رضوی نگهداری میشود.
دو سند مربوط به دوره قاجار است؛ سند اول (با شماره ۲۰۴۲۲۸) توصیهنامهای است که از یکی از مسئولان آستانقدس میخواهد درباره برداشت اضافهآب توسط کربلایی سیدجعفر حجار (از مالکان مزرعه نکاح) که قصد آبیاری بهتر باغش را دارد، سختگیری نکند و سند دوم (به شماره ۱۰۴۷۵۳) که در سال ۱۳۳۵ قمری (۱۲۹۶ خورشیدی) تنظیم شده، شکایت صنف خباز (نانوایان) مشهد از ملکالتجار شهر بابت جلوگیری از رسیدن آب قنات مزرعه نکاح و چند قنات دیگر به طاحونههای شهر است که باعث ازکارافتادن آسیابها شده بود.
سند دوم مربوط به دوران قحطی بزرگ و وضعیت بغرنج حاکم بر این دوره است که از نظر مطالعات تاریخی دهه ۱۲۹۰ خورشیدی اهمیت فراوانی دارد. اما سند سوم (به شماره ۶۶۵۶۷) که مربوط به دوره پهلوی اول و سال ۱۳۰۸ خورشیدی است، شکایتی درباره احداث چاه غیرمجاز قنات در اراضی قریه نکاح و درخواست از محمدولی اسدی، نایبالتولیه وقت، برای پرکردن این چاه و جلوگیری از اقدامات مشابه است.
موضوع مرمت و تقویت قنات مزرعه نکاح در دهههای بعد هم محل توجه متولیان موقوفات بود. در سال ۱۳۱۸ خورشیدی، در زمان متولیگری شخصی به نام قائممقامی بر اراضی موقوفه سادات رضوی در نکاح، شرکت فلاحتی خراسان که در آن سالها مسئول اجرای عملیات عمرانی در حوزه کشاورزی شهر مشهد و بهویژه در اراضی متعلق به آستانقدس رضوی بود، با ساخت یک حلقه چاه برای قنات نکاح به تقویت آن پرداخت (سند شماره ۱۲۹۰۵۲).
در سالهای پس از شهریور ۱۳۲۰ و بحرانیشدن وضعیت اقتصادی مردم بهدلیل اشغال کشور، اوضاع در مزرعه نکاح نیز نابسامان شد. مسئولان وقت کوشیدند تا با تغییر الگوی کشت به خشخاش و شبدر، درآمد مزرعه را افزایش دهند (سند شماره ۱۱۱۷۶۸ – سال ۱۳۲۵ خورشیدی)، اما گویا این اقدام کارساز نشد و کشاورزان ساکن مزرعه نکاح، مانند کشاورزان ساکن دیگرمزارع این منطقه همچون سمزقند، دائم از مسئولان موقوفه تقاضای «تقاوی» (مساعده) داشتند تا بتوانند حداقلهای زندگی خود را تأمین کنند (سند شماره ۶۷۶۱۳).
* این گزارش شنبه ۲۵ فروردینماه ۱۴۰۳ در شماره ۴۱۹۱ روزنامه شهرآرا صفحه تاریخ و هویت چاپ شده است.